Web Analytics Made Easy - Statcounter

درد دل هایی از جنس سرخ

قاضی قربانی را می خواند. وارد جایگاهش می شود. کار از اراده گذشته است، با دو دستش گلویش را می فشرد که مبادا این بغض بشکند. مگر متهم همین را نمی خواست؟ مگر خود او نبود که ظرف یک سال از عرش به زیر زمینش کشید؟ او همانی بود که در ردای یک دوست وارد خانه‌اش شد و عمارت او را به کلبه درویشانه‌ای مبدل کرد که حتی گلیم زمخت و ناهنجارش هم عاریتی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همه این کارها را این دشمن خوش دندان و خوش لباس کرد، اما، اما این بغض نباید بشکند. که اگر بشکند، دیگر غروری نمی ماند برای ساختن. او پیش از این هم طعم دیوار نم خورده را، طعم نان خشک آخر شب را، طعم نداری‌ها، طعم نارفیق را چشیده بود. بیگانه نبود اما می دانست که برای ساختن باید بغض را فروبرد. این بغض نباید بشکند.

قربانی با لباس قرمزش در جایگاه ایستاد. سرش پایین بود. نمی خواست کسی پلک های افتاده و غم چهره اش را ببیند. یک لباس کهنه  که غم چند ساله از درزهایش به بیرون تراوش می کرد. اما او حتی در کارتن خواب‌ترین روزهای عمرش تنها نبود. عاشقانی داشت که وقت باران چترش شوند، وقت آفتاب سایه‌اش شوند، وقت سیل قایقش شوند، وقت مردن حیاتش شوند. آن ها تاب غم رفیق را در دادگاه نداشتند و از آن پشت ها فریاد زدند:

پرسپولیس ما، سرت را بالا بگیر.

قربانی دستانش را از گلویش برداشت، سرش بالا گرفت، چشمان خون بارش را به روی متهم گرفت، نفس عمیقی کشید و آتش خشم را روشن کرد. رگ های بدنش از زیر تکه‌های پاره لباسش بیرون زده بود. و با خشم در جاده بی عدالتی راند. متهم چند گام عقب رفت،‌ او که می دانست دست آخر پیروز دادگاه ناعادلانه است، اما از این خشم و این بغض فروخفته، نفسش گرفت.

قربانی ادامه داد. آقای قاضی من چند میلیون عاشق دارم. یک سر دارم و هزار سودا. به این آدم با کت و شلوار براقش،‌ دندان چون برفش و هم کیشان پررغبتش اعتماد کردم. آشیانه‌ام را به او دادم. فرزندانی داشتم که چراغ خانه‌ام بودند، بی منت برای گرم ماندن جمع خانواده تلاش می کردند.

اما آقای قاضی  ظرف چند ماه با اعمال این نارفیق ها، همه یاغی شدند و منی که برای پا گرفتن‌ فرزندانم خون دل ها خوردم، قید نان شب خودم را زدم، بی خوابی ها کشیدم بی حرمت شدم. بر سر من که حرف زدن را یادشان داده بودم فریاد زدند. دست آخر ادعای مال و منالم را کردند و وقتی دیدند آه در بساط ندارم هر کدام آجری از خانه را بردند.

آقای قاضی، آن عمارت که چند میلیون نفر از طعامش مشعوف می شدند و دور سفره‌اش می رقصیدند و شاد بودند، الان به کلبه‌ای تبدیل شده که جز یک گلیم چیزی ندارد. آقای قاضی به دادم برسید تا این چند تکه لباس و گلیم که از دار دنیا برایم مانده‌اند را نگیرند.

آقای قاضی، شب هایی زیر سقف عمارتم آرزوی فینال آسیا را می کردم، اما حالا که سقفی جز آسمان ندارم هزاران بار آرزو می کنم ای کاش هیچ وقت به فینال نمی رفتیم. همان شبی که النصر را بردیم و پای کوبی می کردیم، خیلی پاها از خوشحالی به زمین  نخورد، خیلی از آن پای کوفتن ها از خشم بود. خشمی که هر روز، هر هفته و هر ماه بیشتر می شود. 

آقای قاضی، من میلیون ها آدم را خوشحال کردم. کمترین حقم این بود که بگذارند کارهای نیمه تمامم را تمام کنم و بعد خرمای ختمم را بخرند.  حالا با این لباس کهنه و پاره شده‌ام، با میلیون ها غم خوار چه کنم؟ 

آقای قاضی شهر فوتبال ایران آلوده است. دیگر نفس مفرح ذاتی ندارد. تا بخواهید پر است از پول های غیب شده، پر است از پشت پرده ها. اما شکوه عمارت من بود که اعتبار این شهر را حفظ کرد. وقتی که در خیابان های آسیا قدم می زدم، با دست به من اشاره می کردند؛ این همان قاتل السد است، این همانیست که الدحیل شکست ناپذیر را در آزادی تحقیر کرد، این همانیست که ظرف 4 سال 2 بار به فینال آسیا رفته است، این همانیست که خیلی چیزهای دیگر می توانست باشد اما نگذاشتند. 

آقای قاضی همه این ها را نگفتم که ترحم بخرم. این ها را گفتم که بدانید، من خنجر خورده‌ی دوست، دشمن، خانواده و خلاصه همه‌ام. آقای قاضی این  جمله آخر را فریاد می زنم که همه بشنوند:

با هوای ابری نمی شود جلوی خورشید را گرفت!

پنجره لرزید و دادگاه برای لحظاتی به اغما رفت.

قاضی پیش از آن که دروغ های متهم را بشنود، به چشمان قربانی خیره شد، اندکی سکوت کرد، به خورشید نگاهی انداخت و با صدای لرزه وار گفت: چه صبری داری تو مرد. 

بله قاضی هم عاشق سرخ بود...

منبع: طرفداری

کلیدواژه: آقای قاضی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۴۵۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فدریکو والورده: عاشق بازی با تونی کروس هستم؛ منچسترسیتی را نمی‌توان با شانس شکست داد

هافبک اروگوئه‌ای لوس بلانکوس می‌گوید که هم او و هم رختکن رئال مادرید برای بازی مقابل بایرن مونیخ کاملا انگیزه دارند.

طرفداری | فدریکو والورده از حال و هوای بازی رئال مادرید و بایرن مونیخ صحبت کرده است.

دو تیم بایرن مونیخ و رئال مادرید در مرحله نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا در استادیوم آلیانتس آرنا به مصاف هم می‌روند. فدریکو والورده هافبک اروگوئه‌ای باشگاه رئال مادرید در نشست خبری پیش از این مسابقه حضور یافت تا پاسخگوی سوالات خبرنگاران باشد.

عشق به رئال مادرید

نمایندگی از رئال مادرید و پوشیدن پیراهن آن، بهترین چیز در دنیاست. رقابت برای رئال مادرید زیباترین چیزی است که وجود دارد، زیباترین چیزی که یک فوتبالیست می‌تواند تجربه کند.

احترام به رقبا

همه بازی‌ها در لیگ قهرمانان اروپا بسیار سخت هستند. ما به همه حریفان احترام می‌گذاریم، به خصوص بایرن مونیخ. آنها به لحاظ تاریخی تیمی بسیار قوی در این رقابت هستند. ما به همان شکلی که به منچسترسیتی احترام گذاشتیم به آنها احترام خواهیم گذاشت.

آماده پنالتی زدن در بازی مقابل سیتی نبودم

من آماده زدن پنالتی مقابل منچسترسیتی نبودم، خسته بودم. گاهی اوقات باید غرور خود را کنار بگذارید و صادق باشید. وقتی به رختخواب رفتم، پشیمان بودم. سخت تلاش می‌کنم تا دوباره در این شرایط قرار نگیرم.

تونی کروس

من عاشق بازی با تونی کروس هستم، ما رابطه بسیار خوبی داریم. از بازیکنی مثل او چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد.

منچسترسیتی را شانسی بردید؟

ما شانس آوردیم؟ ما کار بزرگی انجام دادیم و منچسترسیتی را حذف کردیم. شما تیم‌هایی مثل آنها را فقط به خاطر شانس شکست نمی‌دهید. ما با اعتماد به نفس بسیار بالایی به مصاف بایرن مونیخ می‌رویم. به خودمان ایمان داریم.

هری کین

هری کین؟ ما بهترین خط دفاعی دنیا را داریم. باید از مدافعان خود قدردانی کنیم.

انعطاف‌پذیری و تطبیق‌پذیری

از موقعیت جدیدم خیلی لذت می‌برم، چون می‌توانم به روش‌های مختلفی کمک کنم. من عاشق انجام کارهای مختلف هستم، همه کاره بودن. این همان چیزی است که تیم از من می‌خواهد.

کارلو آنچلوتی

کارلو آنچلوتی خیلی به من کمک کرده است. او مهره کلیدی تیم ما بوده است. او ایده‌های زیادی در مورد چگونگی پیشرفت هر بازیکن دارد، من خیلی به او اعتماد دارم.

فضای رختکن رئال مادرید

همه ما خیلی هیجان‌زده هستیم. خودم خیلی انگیزه دارم، چون برای اولین بار در لیگ قهرمانان اروپا با بایرن روبرو می‌شوم.

از دست ندهید ????????????????????????

محمد مورایس؛ نام جدید سرمربی سپاهان؟ هالند، خیلی پیشرفت کردی و در سطح چمپیونشیپ شدی! واکنش هوادار تاتنهام بعد از کری‌خوانی نافرجام برای رایس (فیلم) بنر توهین‌آمیز بازیکن اینتر علیه ستاره میلان 

دیگر خبرها

  • عاشق دوآتشه استقلال؛ التماس می‌‎کردم دستانم را قطع نکنند!
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • آهنگ روز معلم + دانلود سرود گروه نجم الثاقب و متن معلم خوب من
  • عشق در قلمرو حیات وحش؛ وقتی حیوانات عاشق می‌شوند (عکس)
  • امروز با جامی: قتل عاشق بهانه افتاده ست
  • زندگی لک‌لک‌ها در کنار مردم روستا +عکس
  • رونالدو را راحت خریدیم چون عاشق رئال بود
  • فدریکو والورده: عاشق بازی با تونی کروس هستم؛ منچسترسیتی را نمی‌توان با شانس شکست داد
  • شکسته شدن سد در کنیا دستکم ۴۲ قربانی گرفت
  • قضاوت قربانی در مسابقات جام ملت های زیر ۱۷ سال دختران