Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان: پرویز فلاحی‌پور پیرامون چگونگی حضورش در سریال تلویزیونی «خانه امن» گفت: پیش از این پروژه در سریال «ترور خاموش» همکاری خوب و دلچسبی را با احمد معظمی داشتم، سریال «خانه امن» به نوعی فصل دوم ترور خاموش است و من با خواندن فیلمنامه و همین طور تجربه همکاری با معظمی حضور در این سریال را پذیرفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی درباره روند فیلمبرداری سریال تلویزیونی «خانه امن» اضافه کرد: ما همچنان مشغول فیلمبرداری «خانه امن» هستیم و تا آنجا که می‌دانم بیش از یک ماه از فیلمبرداری اثر باقی مانده است. نقش من هم جزو نقش‌های اصلی اثر است که تا پایان پروژه در سریال حضور دارد.

بازیگر سریال «خانه امن» درباره سختی‌های بازیگری در شرایط شیوع بیماری کرونا اضافه کرد: در هر صورت من جلوی دوربین نمی‌توانم ماسک بزنم، اما در پشت صحنه تمامی عوامل پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می‌کنند و به محض اینکه فردی مشکوک به بیماری است وی از اثر جدا شده و تا بهبود کامل به فیلمبرداری باز نمی‌گردد، خوشبختانه هر روز تب ما چک شده و نکات بهداشتی نیز در بالاترین حد خود رعایت می‌شود.

وی درباره ایفای نقش «قاضی» در سریال «خانه امن» اظهار کرد: پیش از این دو بار در نقش وکیل حاضر شده‌ام، اما این نخستین باری است که در یک اثر نقش قاضی را بازی می‌کنم، این نقش چالش‌ها و سختی‌های خودش را داشته، اما من به دلیل همین تفاوت و دغدغه‌ها این نقش را پذیرفتم.

بازیگر سریال کهنه سرباز درباره رسیدن به نقش قاضی تاکید کرد: من برای رسیدن به این نقش تلاش‌های فراوانی انجام دادم و به نظرم به نقش نزدیک شده‌ام، امیدوارم این نقش از سوی مردم نیز قابل قبول باشد، برای این نقش تحقیقات فراوانی را انجام دادم، تحقیقاتی که به دو صورت تئوری و میدانی شکل گرفت.

وی در همین رابطه اذعان کرد: خوشبختانه تعطیلات اخیر مدت زمان خوبی را بری تحقیق در قبال نقش قاضی برایم ایجاد کرد، من علاوه بر خواندن کتاب و مقالات و دیدن فیلم، به واسطه داشتن برخی از دوستانم توانستم چندین بار به دادسرا رفته و محیط را از نزدیک ببینم، در این روند با چندین قاضی هم صحبت شدم و از روند کاری آن‌ها آگاه شدم، این جستجوی میدانی کمک بسیار زیادی را برای ایفای این نقش به من کرده است.

این بازیگر سینما و تلویزیون نقش خود در سریال «خانه امن» را متفاوت و سخت خواند و افزود: رسیدن به هر نقشی سختی‌های خودش را دارد، اما وقتی قرار است نقش یک قاضی را بازی کنید، باورپذیر بودن وی نکته بسیار مهمی است تا مخاطب بتواند این کاراکتر را از تمامی زوایا مشاهده و تحلیل کند.

فلاحی پور درباره سایر فعالیت‌های خود در عرصه بازیگری خاطرنشان کرد: به تازگی دو پیشنهاد سینمایی و تلویزیونی داشتم منتها به دلیل مشغله‌ام در «خانه امن» آن‌ها را قبول نکردم، در کل بازیگری نیستم که چند نقش را با هم بازی کنم، وقتی وارد نقشی می‌شوم دنیایی برایش می‌سازم و دوست دارم تا پایان آن پروژه این فضا را حفظ کنم، نمی‌توانم به صورت همزمان چندین جهان خلق کنم، زیرا آن وقت نمی‌توانم صد در صد خود را برای نقش ارائه دهم.

منبع: فردا

کلیدواژه: خانه امن نقش قاضی پرویز فلاحی پور خانه امن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۷۰۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • (عکس) استایل جالب بازیگر زن سریال «گاندو» در ترکیه
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت + عکس
  • عکس| خانم بازیگرِ تلویزیون، برای همیشه ایران را ترک کرد
  • فیلم| جزئیات جدید از آسیب دیدگی سعیدآقاخانی در سریال «نون خ»
  • محل خانه‌های یک میلیاردی تهران لو رفت!
  • رخنه، آقای قاضی وبدل در آستانه پخش
  • فرجی: در فصل ۵ «نون خ» هفت نفر دست و پایشان شکست/ صحبت کردن درباره فصل جدید زود است
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • گزارشی از ۳ سریال جدید تلویزیون + زمان پخش
  • نگاهی به ۳ سریال جدید تلویزیون